به نام خدای قلم و به نام خدای صاحب قلمی که از مظلوم دفاع میکند و به نام خدای ظالمان و درندگان زالو صفتی که از روز جزا یا غافلند و در خواب بسر میبرند و یا برای روز جزا نیز رجز میخوانند
دنیا و آخرت،دو کلمه نام آشنا که هیچکس از آنها غافل نبوده و نیست ،چه او که به آن اعتقاد دارد و چه آنی که به آن معتقد نیست؛اما نقطه مشترک همه در فراموشی نسبت آن میباشد،که یا مطلقاست و یا مقطعی.پروردگار مهربان و بنده نواز،لطفی،کرمی و محبتی نسبت به این بندگان خاکی روا دار تا از توجه به تو ذات مقدس و زلالت، دمی ، غفلت نکنند.ای آفریننده آسمان و زمین،در کدام وادی حیرانی و غفلت طی طریق مینماییم و مدهوشیم؟ای پروردگار بی همتا،به کدام ره نا ثواب مشغولیم و خود نمیدانیم؟ای...
هر کسی در خور توان و ظرفیت نسبت به آفریدگار خود معرفتی کسب میکند و مشغول دانش آموزی در مدرسه معرفت میگردد، و به فرتخور معرفتش به حضرت حق ،میتواند به درجات عالی نایل آید،گاهی نیز ره به ناثواب میپیماید و در آن مکتب صاحب فضل و کمال حیوانی شده و به اعلی درجات عالی دنیت نایل میشود که هیچ حیوان فاقد شعور و معرفتی ،که رزل میخوانندش ،به پای او نمیرسد.
الهی تاب و توانی در حرمان جدایی نصیب بازماندگان از دریای معرفتت عطا کن،الهی ره به خطا برده ایم واز کرده خود اندکی پشیمان نیستیم،عمر عزیز ،بیهوده در دنیای مادیت گذشت و اندکی بر آن دّر و گمهر دست نیافتنی،به جهت تلف شدن،در وجه حرمان معنویمان،پریشان و پشیمان نیستیم،و وا حسراتا بر عمر عزیز از دست رفته.
آی ای دنیای دروغین دست از ما بکش و اندکی ما را مفریب؛ای دنیای پست دهان درنده ات را از ما دور کن،چشم نابینایمان را بر حقایق مبند؛خود را که بوی تعفن داری،آراسته به عطر دروغین آسایش مکن،تو را به حضرت حق کمی باطن خویش را بر ما بنما!تو را به حضرت حق ما را فریفته ظواهر پوچ و بی معنایت مگردان،تو را به حضرتش....
ادامه دارد
نویسنده: پورارمزد